معنی امثال امثال (اَ) زمینهای چندی شبیه بهم و کوهستانی در نزدیکی بصره. (ازمراصد الاطلاع) (از منتهی الارب) (از معجم البلدان) ، پاک شدن. (ناظم الاطباء). از بین رفتن. (از اقرب الموارد) ، کاهیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا