جدول جو
جدول جو

معنی الویه

الویه
(اَلْ وِ یَ)
جمع واژۀ لواء. (دهار) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). جمع واژۀ لواء. علمهای فوج یعنی نشانهای لشکر. (از غیاث اللغات) (آنندراج) (از منتهی الارب). رجوع به لواء شود:
گوید بخور کت نوش باد این جام می از بامداد
ای ازدر ملک قباد با تاج و تخت و الویه.
منوچهری.
و الویه از مساعدت نصرت و ظفر افراخته شده. (جهانگشای جوینی).
لغت نامه دهخدا