جدول جو
جدول جو

معنی الطع

الطع(اَ طَ)
مرد دندان فروریخته که بیخش باقی مانده. مؤنث: لطعاء. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دندان باز گونه افتیده. (مصادر زوزنی). آنکه دندانهاش با گونه افتاده بود. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا