جدول جو
جدول جو

معنی اقتال

اقتال
(اِ تِ)
فرا کشتن آمدن. (تاج المصادر بیهقی). با کشتن دادن. (المصادر زوزنی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، جای گرفتن آب گشن در زهدان ماده، سیر شدن ستور، فربه شدن ستور و بنهایت رسیدن فربهی، نانخورش ساختن از قراره. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، گرفتن قراره از بن دیگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، به آب خنک غسل آوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، جستن باقی ماندۀ علف دربطن وادی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا