جدول جو
جدول جو

معنی اقبال

اقبال
(اِ تِ)
روی به چیزی آوردن. (ترجمان القرآن). پیش آمدن و روی آوردن بهر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نقیض ادبار. (ناظم الاطباء).
- اقبال کردن، روی آوردن. متوجه شدن. (ناظم الاطباء) : بر آنچه ستودۀ عقل و پسندیدۀ طبع است اقبال کنم. (کلیله و دمنه).
لغت نامه دهخدا