جدول جو
جدول جو

معنی اغمص

اغمص
(اَ مَ)
آنکه خم از چشم او روان باشد. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). آنکه چشم او قی دارد. مؤنث: غمصاء. (از اقرب الموارد). ژفگن. (مهذب الاسماء نسخۀ خطی). مثل الارمض. (المصادر زوزنی). ج، غمص. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- عین اغمص، چشم ژفگن. چشم زفگین. (یادداشت بخط مؤلف) ، جمع واژۀ غور بالضم وآن وزنی بود اهل خوارزم را. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا