جدول جو
جدول جو

معنی اعقه

اعقه
(اَ عِقْ قَ)
اصمعی گوید: نام وادیهایی است در بلاد عرب و آن چهار موضع است بنام عقیق:
دعا قومه لما استحل حرامه
و من دونهم ارض الاعقه و الرمل.
ابوخراش هذلی (از معجم البلدان).
و بعضی این کلمه را ’احفه’ با حاء نقل کرده و گفته اند ریگزارهاییست در بلاد بنی تمیم و آن جمع حفاف است. (از معجم البلدان) ، جمع واژۀ علج، بمعانی گرده و گردۀ درشت کنار. گبر عجمی درشت اندام بی دین و جز آن. (از اقرب الموارد). و رجوع به علج شود
لغت نامه دهخدا