اطراد امر، دنبال هم شدن کار و استقامت یافتن آن. (از اقرب الموارد). پی یکدیگر شدن کار و راست و مستقیم گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). راست شدن کاری و پس یکدیگر شدن. (غیاث از صراح و منتخب). - اطراد یافتن، راست شدن کار و نظم و نسق گرفتن آن: و بر این قاعده درست و سنن استقامت استمرار و اطراد یافت. (کلیله و دمنه).