جدول جو
جدول جو

معنی اضحیان

اضحیان
(اِ)
گیاهی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گیاهی است چون اقحوان. (از اقرب الموارد) ، تیزانیدن کسی را، یعنی کاری کردن با او که از آن تیز دهد. (منتهی الارب). گوزانیدن کسی را، یعنی کاری با او کردن که از آن کار تیز دهد. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). به ضراط آوردن. (تاج المصادر بیهقی). به تیز آوردن کسی را. به تیز داشتن کسی را، سبک شمردن و خوار داشتن. (منتهی الارب) (آنندراج). یقال: دخل بیت المال فاضرط به، یعنی آن را سبک شمرد و انکارکرد. و سئل عن شی ٔ فاضرط بالسائل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا