جدول جو
جدول جو

معنی اضج

اضج
(اَ ضَج ج)
بانگ کننده تر. فریادبرآورنده تر.
- امثال:
اضج من ذئب.
اضج من ظلیم، جمع واژۀ ضرّ، مانند اشدّ. عدی بن زید عبادی گوید:
و ضلال الاضر جم من العی
ش یعفی کلومهن البواقی.
(از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا