برکنده تر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انزع. (اقرب الموارد) ، ابرد. - امثال: اصرد من جراد. اصرد من عنزه جرباء. اصرد من عین الحرباء، مثلی است که آنرا برای کسی بکار میبرند که به سرمای سخت دچار شده باشد زیراحرباء بگرد خورشید میچرخد و آنرا با چشم خود استقبال میکند تا از آن گرما جلب کند و نیز گویند: اصرد من عنزه جرباء، زیرا بز گر بعلت کمی موی و نازکی پوست در زمستان گرم نمیشود و از اینرو سرما بدان زیان میرساند. (از اقرب الموارد)