عجب. (جهانگیری). عجب و آنرا شکفت نیز گویند و در مقام تعجب شکفتا نیز گویند مانند ای عجب و عجب او شکفتید یعنی در عجب افتاد و بر این قیاس شکوفیدن یعنی شکفته شدن و در شکفت ماندن و رشیدی شکوف بضم بمعنی شکافنده آورده چنانکه اسدی گوید: قلا دید در لشکر افتاده توف از آن پهلوان جمله صف را شکوف. هم شیخ سعدی گفته: که لشکرشکوفان مغفرشکاف نهان صلح جستند و پیدا مصاف. (انجمن آرای ناصری). و رجوع به شگفت و اشگفت شود