گیاهی است و تازۀ آنرا مانند کاهو در مصر و موصل میخورند، مفتح سده و مدر بول و مسخن معده و هاضم. (منتهی الارب). گیاهی است که از بیخ آن آچار سازند و در بعضی فرهنگهاست که گیاهی است تلخ و بعضی بر آنند که تلخ آن اهل خراسان در سرکه پرورده خورند، معده را قوت دهد و اشتها آرد. (هفت قلزم). مثله (مثل اشترخار) هندش جوانسه گویند و در بعض فرهنگ نامه هاست که گیاهی است تلخ و فی بعض الطب: اشترغار با چهارم موقوف، بیخی است که از خراسان می آرند و گویند بیخ درخت انگوزۀ خراسانی است. در سرکه پرورده خورند، معده را قوت دهد و اشتها آرد و جرم او دیرگوار است. (مؤید الفضلا). بیخ درخت انگدان است. (از الفاظ الادویه). شوک الجمال. و رجوع به اشترخار و اشترغاز و اشترخاو و شترخار و خارشتر شود