رجوع به سیوطی و معجم المطبوعات ج 1 ستون 450 شود، پرهیز کردن. (منتهی الارب). پرهیزیدن. (مقدمۀ لغت میرسید شریف جرجانی). حذر کردن، جد کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). کوشیدن در امری. کوشش کردن در کار و دوام کردن بر آن: اشاح علی الشی ٔ. (منتهی الارب) ، فروهشتن دم را (چنانکه اسب) : اشاح الفرس بذنبه. و بالمهمله ایضاً، او هو الصواب. (منتهی الارب) ، اعراض کردن: اشاح بوجهه. (منتهی الارب)