جدول جو
جدول جو

معنی استیمار

استیمار
(مُ رَ / رِ)
استئمار. مشورت کردن. مشاوره. مشورت کردن خواستن. مشاورت کردن خواستن. (زوزنی). سگالیدن. با یکدیگر رأی زدن. مؤامره، خریدن و خوردن اهاله را: استأهل، اخذ الاهاله او اکلها فهو مستأهل کقوله:
لابل کلی یا امی و استأهلی
فان ما انفقت من مالیه.
(اقرب الموارد).
، بترسیدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، سست گشتن. ضعیف شدن و ترسیدن. (از قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا