جدول جو
جدول جو

معنی استملال

استملال
(مَ نَ)
املال. (زوزنی). بستوه آمدن. (منتهی الارب) ، مدد خواستن به شعاع و روشنی جستن. یقال: استنار به، اذا استمد شعاعه، دور داشتن زن را از تهمت. (منتهی الارب) ، فیروزی یافتن. پیروزی یافتن. یقال: استنار علیه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا