معنی استعاضه استعاضه (وَ) عوض جستن. عوض خواستن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). بدل خواستن، دشوار گشتن کار. دشوار گردیدن کار، دشواری خواستن. (منتهی الارب) : استعسره، طلب معسوره. (تاج العروس) ، ملتوی و بیکار نشستن. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا