جدول جو
جدول جو

معنی استسلاف

استسلاف
(لُ غَ)
بها پیشی گرفتن. (منتهی الارب). سلف خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). بها پیشکی گرفتن، بلند شدن. (منتهی الارب) ، باشگونه تافتن ریسمان را. (منتهی الارب). باشگونه تافتن رسن را، بلند کردن. (منتهی الارب) ، الاستشزار، الرفع و الارتفاع جمیعاً و منه غدائر مستشزرات فمن روی بفتح الراء جعله من المتعدی و من روی بالکسر جعله من اللازم و الباب یدل علی انفعال فی الشی ٔ علی الطریقه المستقیمه. (تاج المصادر بیهقی) :
غدائره مستشزرات الی العلی.
امروءالقیس
لغت نامه دهخدا