جدول جو
جدول جو

معنی ازکی

ازکی
(اِ)
نام قریه ای بعمان ازارقه را، و در آن آبهای بسیار و باغهاست، دادن چیزی از حق کسی را به او. (منتهی الارب). چیزی از حق کسی به وی دادن. (تاج المصادر بیهقی) : ازل الیه شیئاً من حقه. (منتهی الارب) ، نعمت دادن. (منتهی الارب). بخشیدن. احسان کردن. (تاج المصادر بیهقی). نیکوئی کردن، بر گناه برانگیختن کسی را. (از منتهی الارب). بر گناه داشتن. (مجمل اللغه)
لغت نامه دهخدا