معنی اذمام اذمام (لَ / لِ) نکوهیده یافتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). خوار و مذموم یافتن: اذمام امری، نکوهیده یافتن آن. اتیته فأذممته، یعنی یافتم او را نکوهیده، قاره ای بسماوه که از آنجا سنگ آسیا برند. (معجم البلدان) لغت نامه دهخدا