جدول جو
جدول جو

معنی اذم

اذم
(اَ ذَ)
آنکه پژول پنهان شده باشد یا وارن از بسیاری گوشت، این هنگام، آنگاه. آنگهی. حرف جواب و جزاء، و هو اماان یدل علی انشاء التسببیه بحیث لایفهم الارتباط من غیره کقولک اذن اکرمک لمن قال لک ازورک و هو حینئذ عامل یدخل علی الجمله الفعلیه فینصب المضارع بثلاثه شروط، الاول ان یکون مصدّراً والثانی ان یکون مباشراً للمضارع و لایضر الفصل بالقسم او بلاالنافیه و الثالث ان یکون المضارع (؟) بعده مستقبلا. (اقرب الموارد).
- فأذن، ناگهان. درین وقت
لغت نامه دهخدا