معنی اتم اتم (سَ تَ) شکافته شدن دو درز مشک و غیره پس یک درز گردیدن. (منتهی الارب). واشکافته شدن دوال که در مشک دوخته باشند، آب و نان. (غیاث) ، نان پاره: کو شه طغان جود که من بهر اتمکی پیشش زبان بگفتن سن سن درآورم. خاقانی لغت نامه دهخدا