جدول جو
جدول جو

معنی اب

اب
(اَب ب)
گیاه. عشب. علف که چهاروا و بهائم خورد. آنچه از زمین روید. سبزه، چراگاه. مرعی ̍. مرتع. گیاه زار. چمن
لغت نامه دهخدا