جدول جو
جدول جو

معنی ลื่น - جستجوی لغت در جدول جو

ลื่น
سر خوردن، لغزش، صاف، به طور لغزنده، لغزنده
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موج دار کردن، موج، موج دار
دیکشنری تایلندی به فارسی
بیدار، بیدار شو، بیدار بودن، بیدار شدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
شهوانی، شهوت، هوس ران
دیکشنری تایلندی به فارسی
دیگر، دیگری
دیکشنری تایلندی به فارسی
با حالت تهوّع، مثل حالت تهوّع
دیکشنری تایلندی به فارسی
نرمی، سیّالیت
دیکشنری تایلندی به فارسی
لغزندگی، لغزنده
دیکشنری تایلندی به فارسی
پفکی، موج دار
دیکشنری تایلندی به فارسی
موجی بودن، موج دار
دیکشنری تایلندی به فارسی
تهوّع آور، نازک نارنجی، آزرده
دیکشنری تایلندی به فارسی
آشفته، امواج قوی
دیکشنری تایلندی به فارسی
فوق صوتی، امواج صوتی
دیکشنری تایلندی به فارسی