معنی ลื่น ลื่น سر خوردن، لغزش، صاف، به طور لغزنده، لغزنده سُر خُوردَن، لَغزِش، صاف، بِه طُورِ لَغزَندِه، لَغزَندِه دیکشنری تایلندی به فارسی