ปฏิเสธ بی کس کردن، رد کردن، انکار کردن، کاهش دادن، محروم کردن، منفی کردن، امتناع کردن ادامه... بی کَس کَردَن، رَد کَردَن، اِنکار کَردَن، کاهِش دادَن، مَحروم کَردَن، مَنفی کَردَن، اِمتِناع کَردَن دیکشنری تایلندی به فارسی