جدول جو
جدول جو

معنی ทุก - جستجوی لغت در جدول جو

ทุก
هر، هر کدام
دیکشنری تایلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دو هفته یک بار، هر دو هفته یکبار
دیکشنری تایلندی به فارسی
همه جایی، حضور همه جا هست
دیکشنری تایلندی به فارسی
بدبختی، رنج کشیدن، رنج آور
دیکشنری تایلندی به فارسی
رنج، رنج کشیدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
سختی، بدبختی، مصیبت
دیکشنری تایلندی به فارسی
کامیون دار، راننده کامیون
دیکشنری تایلندی به فارسی
همه توانی، توانایی انجام همه چیز
دیکشنری تایلندی به فارسی
با ناراحتی، عذاب آور
دیکشنری تایلندی به فارسی
همه چیز دان، همه چیز را بداند
دیکشنری تایلندی به فارسی
بار زیاد کردن، بیش از حد بارگذاری شده است
دیکشنری تایلندی به فارسی
دو هفته یکبار، هر دو هفته یکبار
دیکشنری تایلندی به فارسی
در همه جا، همه جا
دیکشنری تایلندی به فارسی
غمگین، رنج کشیدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
تکّه تکّه کردن، خرد کردن، چکّش زدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
آشفته، مشکل
دیکشنری تایلندی به فارسی
رنجیدن، رنج کشیدن، آشفته، آزار دادن، آزرده
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور ساعتی، هر ساعت
دیکشنری تایلندی به فارسی
در همه جا، همه جا، همه جا حاضر
دیکشنری تایلندی به فارسی
به طور سالانه، هر سال
دیکشنری تایلندی به فارسی
روزانه، هر روز
دیکشنری تایلندی به فارسی
دو ماهیانه، هر دو ماه یکبار
دیکشنری تایلندی به فارسی
هر دو ساعت
دیکشنری تایلندی به فارسی
هر دو سال یکبار، هر دو سال
دیکشنری تایلندی به فارسی
بالغ، رسیده
دیکشنری تایلندی به فارسی
حمله کردن، حمله کند، هجوم آوردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
گوشتخوار، شما می توانید همه چیز را بخورید
دیکشنری تایلندی به فارسی