معنی บุก
บุก
حمله کردن، حمله کند، هجوم آوردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با บุก
ทุก
ทุก
هَر، هَر کُدام
دیکشنری تایلندی به فارسی
บอก
บอก
گُفتَن، بِگو
دیکشنری تایلندی به فارسی
บวก
บวก
مُثبَت، بِه عَلاوِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
สุก
สุก
بالِغ، رِسیدِه
دیکشنری تایلندی به فارسی