معنی กำ - جستجوی لغت در جدول جو
กำ
قابض، بسته نرم افزاری
ادامه...
قابِض، بَستِه نَرم اَفزاری
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
กำลังขอโทษ
در حال عذرخوٰاهی، من عذرخوٰاهی میکنم
ادامه...
دَر حالِ عُذرخوٰاهی، مَن عُذرخوٰاهی میکُنَم
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังพังทลาย
در حال فروپاشی، در حال فروپاشی است
ادامه...
دَر حالِ فُروپاشی، دَر حالِ فُروپاشی اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังปรับปรุง
در حال بهبود، در حال حاضر در حال بهبود است
ادامه...
دَر حالِ بِهبود، دَر حالِ حاضِر دَر حالِ بِهبود اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังทำงาน
در حال کار، کار کردن
ادامه...
دَر حالِ کار، کار کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังชาร์จ
شارژ، شارژ کردن
ادامه...
شارژ، شارژ کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังคำนวณ
محاسبه کردن
ادامه...
مُحاسِبِه کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังค้นหา
جستجوگر، جستجو
ادامه...
جُستُجوگَر، جُستُجو
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังขยาย
در حال گسترش، بزرگنمایی
ادامه...
دَر حالِ گُستَرِش، بُزُرگنَمایی
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังรบ
جنگی، نیروی جنگی
ادامه...
جَنگی، نیرویِ جَنگی
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังเดือด
جوشان، در حال جوشیدن است
ادامه...
جوشان، دَر حالِ جوشیدَن اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำมะหยี่
مخملی
ادامه...
مَخمَلی
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำจัด
حذف کردن، در معرض قرار دادن، از بین بردن، پاکسازی کردن، رها کردن
ادامه...
حَذف کَردَن، دَر مَعرِض قَرار دادَن، اَز بِین بُردَن، پاکسازی کَردَن، رَها کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำกับตัวเอง
خودراهنما، خود هدایت شده
ادامه...
خودراهنَما، خُود هِدایَت شُدِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำกวม
مبهم
ادامه...
مُبهَم
دیکشنری تایلندی به فارسی
ตามกำหนด
برنامه ریزی شده، طبق برنامه
ادامه...
بَرنامِه ریزی شُدِه، طِبقِ بَرنامِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังม้า
اسب بخار
ادامه...
اَسبِ بُخار
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำลังหมดอายุ
در حال منقضی شدن، در حال انقضا
ادامه...
دَر حالِ مُنقَضی شُدَن، دَر حالِ اِنقِضا
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดหมายเลข
شمارش کردن، مجموعه شماره
ادامه...
شُمارِش کَردَن، مَجموعِه شُمارِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดจุดที่แน่นอน
دقیقاً مشخّص کردن، نقطه دقیق را تعیین کنید
ادامه...
دقیقاً مُشَخَّص کَردَن، نُقطِه دَقیق را تَعیین کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดหน้า
صفحه گذاشتن، تنظیم صفحه
ادامه...
صَفحِه گُذاشتَن، تَنظِیم صَفحِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดวันที่ย้อนหลัง
تاریخ گذاشتن، یک تاریخ گذشته نگر تعیین کنید
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، یِک تاریخ گُذَشتِه نِگَر تَعیین کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดวันที่
تاریخ گذاشتن، تعیین تاریخ
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تَعیین تاریخ
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดล่วงหน้า
پیش تعیین کردن، از قبل تنظیم کنید
ادامه...
پیشِ تَعیین کَردَن، اَز قَبل تَنظِیم کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดราคา
قیمت گذاشتن، قیمت را تعیین کنید
ادامه...
قِیمَت گُذاشتَن، قِیمَت را تَعیین کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดชะตา
به هلاکت رساندن، سرنوشت را تعیین کنید
ادامه...
بِه هَلاکَت رِساندَن، سَرنِوِشت را تَعیین کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดคำศัพท์
اصطلاح کردن، واژگان را تعریف کنید
ادامه...
اِصطِلاح کَردَن، واژِگان را تَعرِیف کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนด
تعریف کردن، مجموعه، تعیین کردن، مشخّص کردن، تحمیل کردن
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، مَجموعِه، تَعیین کَردَن، مُشَخَّص کَردَن، تَحمیل کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดค่า
پیکربندی کردن، پیکربندی کنید
ادامه...
پِیکَربَندی کَردَن، پِیکَربَندی کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดเส้นตาย
مهله، مهلت
ادامه...
مُهلِه، مُهلَت
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดเวลาใหม่
برنامه ریزی مجدّد کردن، زمان بندی مجدّد
ادامه...
بَرنامِه ریزی مُجَدَّد کَردَن، زَمان بَندی مُجَدَّد
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดเวลา
زمان بندی کردن، زمان را برنامه ریزی کنید
ادامه...
زَمان بَندی کَردَن، زَمان را بَرنامِه ریزی کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดเงื่อนไข
شرط قرار دادن، شرایط را تعیین کنید
ادامه...
شَرط قَرار دادَن، شَرایِط را تَعیین کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
กำหนดเขต
مرز گذاشتن، مرزها را تعیین کنید
ادامه...
مَرز گُذاشتَن، مَرزها را تَعیین کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ตัวเลขยกกำลัง
مقیاس گذار
ادامه...
مِقیاس گُذار
دیکشنری تایلندی به فارسی