معنی กำหนด กำหนด تعریف کردن، مجموعه، تعیین کردن، مشخّص کردن، تحمیل کردن تَعرِیف کَردَن، مَجموعِه، تَعیین کَردَن، مُشَخَّص کَردَن، تَحمیل کَردَن دیکشنری تایلندی به فارسی