معنی กะพริบ - جستجوی لغت در جدول جو
กะพริบ
لرزنده، چشمک زدن
ادامه...
لَرزَنده، چِشمَک زَدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
กระพริบ
سوسو زدن، چشمک زدن، درخشش کردن، به طور لرزان
ادامه...
سوسو زَدَن، چِشمَک زَدَن، دِرَخشِش کَردَن، بِه طُورِ لَرزان
دیکشنری تایلندی به فارسی