معنی กระพริบ กระพริบ سوسو زدن، چشمک زدن، درخشش کردن، به طور لرزان سوسو زَدَن، چِشمَک زَدَن، دِرَخشِش کَردَن، بِه طُورِ لَرزان دیکشنری تایلندی به فارسی