جدول جو
جدول جو

معنی یگانه - جستجوی لغت در جدول جو

یگانه
(دخترانه)
بی نظیر، بی مانند، صمیمی، همدل، یکرنگ، بی همتا، تنها و منحصر به فرد
تصویری از یگانه
تصویر یگانه
فرهنگ نامهای ایرانی
یگانه
واحد، منفرد، مفرد، احد
تصویری از یگانه
تصویر یگانه
فرهنگ واژه فارسی سره
یگانه
تنها، یکتا، بی همتا، بی مثل و مانند
تصویری از یگانه
تصویر یگانه
فرهنگ فارسی عمید
یگانه
واحد فرد یکتا، بی نظیر بی مانند. یا یگانه روزگار. بی نظیر بی همتا. که در جهان مانند ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
یگانه
((یَ نِ))
فرد، تنها
تصویری از یگانه
تصویر یگانه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیگانه
تصویر بیگانه
اجنبی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیگانه
تصویر بیگانه
ناشناس، ناآشنا، غریب، کسی که از کشور دیگر باشد، اجنبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیگانه
تصویر بیگانه
((نِ))
غریب، ناآشنا، خارجی، اجنبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیگانه
تصویر بیگانه
Alien, Estranged
دیکشنری فارسی به انگلیسی
инопланетный , отчужденный
دیکشنری فارسی به روسی
außerirdisch, entfremdet
دیکشنری فارسی به آلمانی
інопланетний , відчужений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
外星的 , 疏远的
دیکشنری فارسی به چینی
extraterrestre, aliéné
دیکشنری فارسی به فرانسوی
buitenaards, vervreemd
دیکشنری فارسی به هلندی
มนุษย์ต่างดาว , เหินห่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
बाहरी , परायापन
دیکشنری فارسی به هندی
חייזרי , מנוכר
دیکشنری فارسی به عبری
宇宙人の , 疎遠な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
외계의 , 소외된
دیکشنری فارسی به کره ای
yabancı, yabancılaşmış
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ভিনগ্রহী , বিচ্ছিন্ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
غیر ملکی , بیگانہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از یگونه
تصویر یگونه
همرنگ، یکرنگ، برابر، یکسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فگانه
تصویر فگانه
جنین که پیش از موقع سقط شود، بچۀ نارسیده، آفگانه، اپگانه، افگانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یگونه
تصویر یگونه
یکونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فگانه
تصویر فگانه
((فَ نِ))
بچه نارسیده، جنین که پیش از موقع از شکم زن یا حیوان ماده سقط شود، آفگانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یگونه
تصویر یگونه
((یَ نِ))
یک گونه، یکسان، یک جور
فرهنگ فارسی معین