جدول جو
جدول جو

معنی یکتا - جستجوی لغت در جدول جو

یکتا
(پسرانه)
یگانه، بی نظیر، تنها، یکی از نامهای خداوند، بی همتا (نگارش کردی: یهکتا)
تصویری از یکتا
تصویر یکتا
فرهنگ نامهای ایرانی
یکتا
واحد، احد
تصویری از یکتا
تصویر یکتا
فرهنگ واژه فارسی سره
یکتا
تنها، یگانه، بی همتا، بی مانند، بی نظیر
تصویری از یکتا
تصویر یکتا
فرهنگ فارسی عمید
یکتا
یک عدد، یکی، یکدانه
تصویری از یکتا
تصویر یکتا
فرهنگ لغت هوشیار
یکتا
تنها، بی نظیر، بی مانند
تصویری از یکتا
تصویر یکتا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یکتاه
تصویر یکتاه
یکتا، یگانه، یکرو، بی ریا، برای مثال با تو یکروی شد جهان در روی / با تو یکتاه شد سپهر دوتاه (مسعودسعد - ۳۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
یگانه بی همتا، تنها منفرد، یک رو بی ریا صافی. ازمقیدات آلات ذوات الاوتارو ازآلات موسیقی آنچ برآن وترواحدبندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیکتا
تصویر نیکتا
(دخترانه)
خوب، نیکو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تکتا
تصویر تکتا
منفرد، مفرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکجا
تصویر یکجا
همگی، تمامی، همه باهم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکجا
تصویر یکجا
یکبارگی، تماماً، همگی، همه را با هم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکا
تصویر یکا
واحد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکتاپرستی
تصویر یکتاپرستی
توحید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکتاپرست
تصویر یکتاپرست
آنکه خدای یگانه را پرستش کند، موحد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکتادل
تصویر یکتادل
یکدل، موافق، متفق، متحد، آنکه ظاهر و باطنش یکی باشد، بی ریا، یکرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکتایی مطلق
تصویر یکتایی مطلق
یکتایی یله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتایی ذاتی
تصویر یکتایی ذاتی
یکتایی زادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتایی بسیط
تصویر یکتایی بسیط
یکتایی ناب یکتایی سره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتایی
تصویر یکتایی
وحدانیت، یگانگی، توحید، وحدت
فرهنگ لغت هوشیار
از مقیدات آلات ذوات الاوتارو آن سازی است از انواع یکتای که بر آن وتر واحد بندند کاسه وسطح آنرا مربع سازند بر هیئت قالب خشتی وساعد کوتاه بود بمرتبه یک شبروبرهردوروی آن پوست کشند و یکدسته موی اسب رادریک کوشک گذرانند چنانک مثل یک وتر باشد و حکم وتر واحد قبل ازاین معلوم شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتادلی
تصویر یکتادلی
یکدلی اتحادقلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتاپرستی
تصویر یکتاپرستی
عمل یکتاپرست خدای (یگانه) عمل یکتاپرست خدای (یگانه) راپرستیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتاپرست
تصویر یکتاپرست
موحدکه جزخدای یگانه نپرستد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتا دل
تصویر یکتا دل
صافی درون، ساده لوح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکتایی
تصویر یکتایی
جامه یک لا و بی آستر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یکتاپرست
تصویر یکتاپرست
((~. پَ رَ))
موحد، آن که جز خدای یگانه نپرستد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیکتافون
تصویر دیکتافون
ضبط صوت
فرهنگ لغت هوشیار
ساستاری خود رایی استبداد مطلق العنانی، عمل دیکتاتور حکومت دیکتاتور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیکتاتور
تصویر دیکتاتور
خود کامه، خودرای، مستبد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیکتاتور
تصویر دیکتاتور
خودکامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیکتاتور
تصویر دیکتاتور
((تُ))
خودرأی، مستبد
فرهنگ فارسی معین
دستگاهی که به کمک آن مطلبی که گفته می شود را ضبط می کنند تا از آن متنی تایپ شده تهیه شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیکتاتور
تصویر دیکتاتور
فرمانروای خودسر، شخصی که به عنوان رهبر یک حزب یا از طریق شورش و کودتا زمام امور را در دست گیرد و خودسرانه بر مردم حکومت کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از به صورت دیکتاتوری
تصویر به صورت دیکتاتوری
Dictatorially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دیکتاتوری
تصویر دیکتاتوری
Dictatorship
دیکشنری فارسی به انگلیسی