- یکایک
- یکی پس از دیگری، یک یک، یکی یکی، تک تک، یک به یک
معنی یکایک - جستجوی لغت در جدول جو
- یکایک
- فرد فرد، جدا جدا، یک بیک یک یک یکی پس ازدیگری: کمان دوا بروش و آن غمزه ها یکایک بدل بر چو تیر خدنگ. (لباب الالباب)
- یکایک
- یک یک، یکی پس از دیگری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یکی پس از دیگری، یکی یکی، تک تک، یکایک، یک به یک
یکی پس ازدیگری، فردافرد جدا جدا. مقیاس متداول درمیان گراورسازان برای تهیه گراورها و کلیشه هایی که درست معادل عکس تصویر اصلی باشد