جدول جو
جدول جو

معنی یکایک - جستجوی لغت در جدول جو

یکایک
یکی پس از دیگری، یک یک، یکی یکی، تک تک، یک به یک
تصویری از یکایک
تصویر یکایک
فرهنگ فارسی عمید
یکایک
فرد فرد، جدا جدا، یک بیک یک یک یکی پس ازدیگری: کمان دوا بروش و آن غمزه ها یکایک بدل بر چو تیر خدنگ. (لباب الالباب)
فرهنگ لغت هوشیار
یکایک
یک یک، یکی پس از دیگری
تصویری از یکایک
تصویر یکایک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یکایی
تصویر یکایی
فردی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یک یک
تصویر یک یک
یکی پس از دیگری، یکی یکی، تک تک، یکایک، یک به یک
فرهنگ فارسی عمید
یکی پس ازدیگری، فردافرد جدا جدا. مقیاس متداول درمیان گراورسازان برای تهیه گراورها و کلیشه هایی که درست معادل عکس تصویر اصلی باشد
فرهنگ لغت هوشیار