معنی یکایک یکایک فرد فرد، جدا جدا، یک بیک یک یک یکی پس ازدیگری: کمان دوا بروش و آن غمزه ها یکایک بدل بر چو تیر خدنگ. (لباب الالباب) فرد فرد، جدا جدا، یک بیک یک یک یکی پس ازدیگری: کمان دوا بروش و آن غمزه ها یکایک بدل بر چو تیر خدنگ. (لباب الالباب) فرهنگ لغت هوشیار