- یونا (پسرانه)
- یونس، کبوتر
معنی یونا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نمدزین، روپوش، روپوش زین اسب، جناغ زین، دفنوک، غاشیهبرای مثال از فتح و ظفر بینم بر نیزۀ تو عقد / وز فرّ و هنر بینم بر دیزۀ تو یون (عنصری - ۳۴۳)
پول خرد
پول خرد
مجموعه ای از تمرین های فیزیکی برای کسب قدرت روحی، در آیین هندو، انجام تمرینات و ریاضت های طاقت فرسا و اعمال حیرت انگیز منافی اصول علمی و ساختمان فیزیکی بدن انسان برای تزکیۀ نفس
یکی از بخش های پنج گانۀ اوستا که هنگام مراسم مذهبی خوانده می شود، ستایش، پرستش، نماز
اتم یا گروهی از اتم ها که به دلیل گرفتن یا از دست دادن الکترون دارای بار منفی یا مثبت هستند
اتلاف هر چیز که نتوان دوباره آنرا بدست آورد، مانند چارپای گمشده و غیره
بر گرفته از پارسی برناک (حنا)، حنا که دست و پا را با آن رنگ میکنند
مجموعه ای از تمرین های بدنی برای تأمین تن درستی و به دست آوردن قدرت روحی
((سُ))
فرهنگ فارسی معین
حمامی دارای اتاق یا اتاق های بسیار گرم و معمولاً حوضچه آب سرد که پس از ماندن در اتاق گرم و عرق ریختن، در حوضچه آب سرد غوطه می خورند و بر دو نوع است، سونای خشک و سونای بخار
((زُ))
فرهنگ فارسی معین
بیماری پوستی که عامل ویروس آبله مرغان است که به صورت تاول ها یا دانه هایی در امتداد یک عصب پوستی پدیدار می شود و با درد زیادی همراه است
کوتاه قد، کوتوله
رخ دادن، بودن
گریه کردن
خوابیدن، برای خوٰابیدن