جدول جو
جدول جو

معنی یولوق - جستجوی لغت در جدول جو

یولوق
(یُ)
چاپار. پیک. (ظاهراً از: یول، راه + لوق، لق، پسوند نسبت ترکی). (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خورجینی که سابق در سفر همراه می برده اند، (فرهنگ فارسی معین) : از آن وجه میوه ها در سولوق ریختم، (جهانگشای جوینی)، چون باردو رسید میوه ها را از سولوق بیرون آورده است، (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور با 119 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مرد گرفتار به اولق که نوعی از دیوانگی است. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(یُلْ)
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش مرکزی شهرستان ساوه، واقع در 25هزارگزی شمال باختری ساوه و 180گزی راه عمومی. سکنۀ آن 153 تن، آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سولوق
تصویر سولوق
خورجینی که سابقا در سفر همراه می برده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سولوق
تصویر سولوق
خورجینی که سابقاً در سفر همراه می برده اند
فرهنگ فارسی معین