خورجینی که سابق در سفر همراه می برده اند، (فرهنگ فارسی معین) : از آن وجه میوه ها در سولوق ریختم، (جهانگشای جوینی)، چون باردو رسید میوه ها را از سولوق بیرون آورده است، (جهانگشای جوینی)
خورجینی که سابق در سفر همراه می برده اند، (فرهنگ فارسی معین) : از آن وجه میوه ها در سولوق ریختم، (جهانگشای جوینی)، چون باردو رسید میوه ها را از سولوق بیرون آورده است، (جهانگشای جوینی)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور با 119 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور با 119 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش مرکزی شهرستان ساوه، واقع در 25هزارگزی شمال باختری ساوه و 180گزی راه عمومی. سکنۀ آن 153 تن، آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان کوهپایۀ بخش مرکزی شهرستان ساوه، واقع در 25هزارگزی شمال باختری ساوه و 180گزی راه عمومی. سکنۀ آن 153 تن، آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)