جدول جو
جدول جو

معنی یفعل - جستجوی لغت در جدول جو

یفعل
تاثیر در چیزی که قبول اثر کند چون گرم کردن و بریدن و آن مقوله ای از مقولات عشر ارسطوست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفعل
تصویر تفعل
در صرف عربی، از ابواب ثلاثی مزیدٌفیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فعل
تصویر فعل
کنش، کارواژه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فعل
تصویر فعل
حرکت مردم، کردار، عمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یفع
تصویر یفع
پشته، کودک بالیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعل
تصویر فعل
((فِ عْ))
انجام دادن، رفتار کردن، عمل، رفتار، کلمه ای که دلالت بر انجام کار یا وقوع حالتی در یکی از زمان ها می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فعل
تصویر فعل
عمل، کار، کردار، در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که بر وقوع امری یا کاری در زمان معین دلالت می کند، انجام دادن عملی، نیرنگ
فعل امر: در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که بر انجام کاری یا داشتن و پذیرفتن حالتی دلالت می کند مانند برو، بزن، ببر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ان یفعل
تصویر ان یفعل
یکی از مقولات نه گانه اعراض است در اساس الاقتباس آمده: (یکی (مقوله ان یفعل) دال برهیاتی که مودی فعل را باشد از آن روی که موثر بود در وقت تاثیر) : (و اما ان یفعل چنان بود چون بریدن آنگاه که همی برد و سوختن آنگاه مه همی سوزد)
فرهنگ لغت هوشیار