جدول جو
جدول جو

معنی یشترم - جستجوی لغت در جدول جو

یشترم
(یَتَ رَ)
بثره و آبله و تاول کوچک. (ناظم الاطباء). بشترم. و این ضبط صحیح است. (یادداشت لغتنامه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بشترم
تصویر بشترم
نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوش های ریز سرخ رنگ در پوست و خارش است، بشتر، بسترم
فرهنگ فارسی عمید
(بُ تَ رَ / بُ تُ رُ)
بشتر. جوشش و دمیدگی باشد با خارش که در اعضای آدمی بهم رسد و بشره آدمی را سرخ سازد و آن را به عربی شرا گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء). دمیدگی اندام. (از مؤید الفضلاء) (شرفنامۀ منیری) ((ز انجمن آرا: بشتر) (از آنندراج) (شعوری ج 1 ورق 218). دمیدگی اندام باشد یعنی جوشش اعضا. (سروری). قوبا که پهن شود و بسیار خارش کند. وسر و دلم نیز گویند و بتازی شری خوانند. (رشیدی). و رجوع به بشتر و بشتری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بشترم
تصویر بشترم
جوشهای ریز و ورم سرخ رنگ در پوست بدن انسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشترم
تصویر بشترم
((بُ تُ یا تِ رَ))
بشتر، جوش های ریز و متورم که روی پوست بدن ظاهر شود و خارش بسیار دارد
فرهنگ فارسی معین