جدول جو
جدول جو

معنی یزیدیه - جستجوی لغت در جدول جو

یزیدیه
فرقه ای در کردستان عراق که برای شیطان مقامی بالا قائلند و عقاید خود را پنهان می کنند
فرهنگ فارسی عمید
یزیدیه
(یَ دی یَ)
نام دیگرشهر شماخی است که مرکز شروان می باشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 5) (از تاج العروس). و رجوع به شماخی شود
لغت نامه دهخدا
یزیدیه
(یَ دی یَ)
یا یزیدیان، پیروان شیخ شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافربن اسماعیل... ابن مروان از مشایخ قرن ششم هجری هستند. او به سال 555 یا 557 یا 558 هجری قمری در حدود نودسالگی درگذشت. گویند نسبت یزیدیان به یزید بن معاویه است و گروهی گویند به یزید بن انیسه منسوب اند که از خوارج نهروان بود. گروهی دیگر کیش یزیدیه را صورت دگرگون شدۀ دین زرتشتی و لفظ یزید را از ریشه ’یز’ به معنی پرستش می دانند که ’ایزد’ و ’یزدان’ نیز از آن است. رئوس اصول عقاید یزیدیان را که از ادیان مختلف مانند زرتشتی و مسیحی و یهودی گرفته شده با توجه به دو کتاب اساسی آنان به نام ’جلوه’ و ’مصحف رش’، (= قرآن نیاه) و نامه ای که در سال 1211 هجری قمری بزرگان این فرقه به دربار عثمانی نوشته اند و کتابی که یکی از امرای یزیدیۀ سنجار تألیف کرده چنین می توان خلاصه کرد: 1- یزیدیان به هفت فرشته یا آفریدگار معتقدند و گویند خداوند نخست دری سفید و بعد پرنده ای آفرید و آنگاه پیش از خلقت زمین و آسمان آن هفت فرشته را در هفت روز هفته (از یکشنبه تا شنبه) خلق کرد بدین ترتیب: 1- عزرائیل، که همان طاوس ملک و رئیس همه فرشته هاست 2- دردائیل 3- اسرافیل 4- میکائیل 5- جبرائیل 6- شمنائیل 7- نورائیل. 2- برای طاوس مقامی والا قائلند (برخلاف بیشتر ادیان) و آن را واسطۀ آفریدگار در آفرینش جهان می دانند و خصوصیاتی بر آن قائلند که با خصوصیات شیطان مطابقت دارد و بیشتر بدین جهت به شیطان پرست ها معروف شده اند. 3- شیخ عدی بن مسافر را شخصیتی بزرگ میدانند و کرامات و معجزات بیشماری بدو نسبت می دهند و قبر او را زیارتگاه خود قرار داده اند و گویند هر یزیدی باید مقداری از خاک قبر و لباس او را همراه داشته باشد. عیدی به نام شیخ عدی یا عید کبیر دارند که به مقبرۀ شیخ می روند و سه روز روزه میگیرند و نیز در عید قربان (همان دهم ذیحجه) و در عید بزرگ عمومی اواخر شهریور بر مزار او حاضر می شوند تا گناهانشان پاک گردد. و گویند شیخ عدی نماز و روزۀ آنها را به عهده گرفته و سرانجام هم آنها را به بهشت خواهد برد. 4- به یزید ستاش و احترام می کنند که سعی شده با یزید بن معاویه تطبیق شود. و عیدی به نام عید یزید دارند که معتقدند در روز تولد یزید باید باده گساری کرد و سه روز را روزه گرفت. 5- هر یزیدی باید هنگام طلوع آفتاب رو به مشرق بایستد و آفتاب را ستایش کند. 6- با ’اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم’ سخت مخالفند. 7- طلاق زن نازا جایز ولی طلاق زن بچه دار نارواست و اگر شوهر به مسافرتی بیش از یکسال برود زنش بر او حرام است. 8- برخی از خوردنی ها را حرام می دانند مانند ماهی، کدو، کاهو و کلم. 9- به حسین بن منصور حلاج و شیخ عبدالقادر گیلانی و حسن بصری نیز اعتقاد دارند. 10- پیشوایان مذهبی آنان هفت طبقه است که هیچکس حق خروج از طبقۀ خود و ورود به طبقۀ دیگر ندارد و با طبقۀ عوام کلاً یزیدیان هشت طبقه می شوند بدین ترتیب:1- امیر شیخان 2- باباشیخ 3- شیخ 4- پیر 5- فقیر 6-سخنور (توان) 7- کوچکها 8- مرید (طبقه عوام). عده یزیدیها را در سال 1370 هجری قمری در حدود هفتاد هزار تن نوشته اند ولی تعداد آنان بیشتر بوده است. قسمت اعظم یزیدیها در موصل و در ناحیۀ شیخان سکونت دارند وشیخ بزرگ آنها در شهر سنجار است. دولت عثمانی فرقۀیزیدیه را مبتدع می شمرد و به رسمیت نمی شناخت ولی پس از تشکیل دولت عراق طبق قانون اساسی آن کشور از آزادی نسبی برخوردار شدند. رجوع به مجموعۀ نشریۀ پژوهشی و علمی دانشسرایعالی شمارۀ 1 ادبیات و علوم انسانی (مقالۀ خانم کامران مقدم) و همچنین کرد و پیوستگی تاریخی او تألیف رشید یاسمی و تاریخ یزیدیه و اصل عقیدتهم تألیف عزاوی و یزیدیها و شیطان پرستان تألیف و ترجمه جعفر غضبان شود، از فرق شیعه ای که می گفتند فرزندان امام حسین همگی در موقع اقامۀ نماز مقام امام دارند و تا یکی از ایشان باقی است چه فاجر باشد چه صالح نماز پشت سر غیر ایشان جایز نیست. (خاندان نوبختی ص 267) (از تلبیس ابلیس ص 24)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یزیدی
تصویر یزیدی
هر یک از پیروان فرقۀ یزیدیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لیزیده
تصویر لیزیده
سرخورده، لغزیده
فرهنگ فارسی عمید
جسم جامد و غیرحاجب ماورا به شکل عدس که در قسمت خلفی حدقۀ چشم قرار دارد، عدسی چشم
فرهنگ فارسی عمید
فرقه ای از شیعه که معتقد به امامت زید فرزند امام زین العابدین هستند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیزیده
تصویر بیزیده
چیزی که از غربال یا موبیز رد شده باشد، بیخته
فرهنگ فارسی عمید
(شَ دی یَ)
یکی از نقاط اهواز - بصره. (ابن اثیر ج 7 ص 125 در شرح جنگهای صاحب زنج)
لغت نامه دهخدا
(تَلَ فْ فُ)
رویداء. (ناظم الاطباء). رجوع به رویداء شود
لغت نامه دهخدا
(رَ دی یَ)
نام قبیله ایست. (ناظم الاطباء)
نام فرقه ای ازخوارج که منسوبند به رشید نامی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(رَ دی یَ)
ناحیه ای بوده در سلطانیه پایتخت اولجایتو که خواجه رشیدالدین فضل اﷲ آن را آباد کرد و مسجد و مدرسه و بیمارستان و ابنیۀ خیریه و نزدیک هزار خانه در آن ساختند. رجوع به تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون (از سعدی تا جامی ص 81 و 345) شود
لغت نامه دهخدا
(رَ دی یَ)
نوعی از طعام که رشته گویند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج). رشته. (مهذب الاسماء). معرب رشته. (یادداشت مؤلف). و رجوع به رشته شود
لغت نامه دهخدا
(عَ زی یَ)
نام پنج قریه است در مصر، منسوب به عزیز بن معز ملک مصر. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(سَ دی یَ)
دهی از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول. کنار راه آهن اهواز به تهران. دارای 500 تن سکنه و آب آن از رودخانه کرخه است. محصول آن غلات، برنج و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(زُ بَ دی یَ)
دهی است به جبال. (منتهی الارب). قریه ای است در جبال منسوب به زبیده، مادر محمد امین خلیفۀ عباسی. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(دیَ)
یکی از توابع آسیای صغیر واقع در شمال پمفیلیه و از شهرهای آن یکی انطاکیه است. و برای تمیز میان این انطاکیه و انطاکیۀ سوریه این را انطاکیۀ پیسیدیه گفتندی. (قاموس کتاب مقدس). و رجوع به ایران باستان شود. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پیسیدیا، نام خطۀ قدیم به آناطولی که از سوی شرق بخطۀ ایسوریا و کیلیکیا، و از جانب جنوب بخطۀ پامفیلیا و از طرف مغرب بخطۀ لیکیا و از جهت شمال بخطۀ فریجیا محاط و محدود میباشد. اراضی آن کوهستانی و اهالیش جسور و سلحشور بوده اند و نه ایرانیان و نه مقدونیان هیچکدام تسلط کامل بر اینان پیدا نکرده بودند اما بالاخره زیر دست رومیان شدند و در این دوره ابتدا جزو پامفیلیا بود و سپس به شکل یک ایالت جداگانه درآمد و آق شهر که به آنطیوخیا معروفیت داشته است مرکز وی شد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُ زَ می یَ)
نام منزلی است از منازل حاج بعد از ثعلبیه. (از معجم البلدان یاقوت)
لغت نامه دهخدا
(حَ دی یَ)
دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز. این ده در دشت واقع و سکنۀ آن 600 تن میباشد. آب آن از رود خانه کرخه و محصول آن غلات، صیفی، سبزی، هندوانه و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه شوسه دارد و دارای دبستان است. ساکنین از طایفۀ بنی طرب می باشند. قصر شیخ خزعل در این آبادی است که فعلاً در اختیار اداره کشاورزی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اُ دی یَ/یِ)
نام دو ده از بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. سکنۀ یکی 180 و از آن دیگری 100 تن است. محصول آن غلات وآبش از چاه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بُ زَ غی یَ)
یکی از فرق هشتگانه غلات که اصحاب بزیغبن یونس بودند. (از کتاب بیان الادیان ص 36). از فرق غلاه و از فروع خطابیه، اصحاب بزیغبن موسی الحائک که بزیغ را رسول ابوالخطاب محمد می پنداشتندو امام جعفر صادق را خدا می دانستند و میگفتند که آن حضرت در اختیار صورت فعلی بمردم تشبه کرده و معتقد بودند که در میان ایشان مردمانی وجود دارند که از جبرائیل و میکائیل و حضرت رسول افضلند و میگفتند که هیچکس از ایشان نمی میرد. (از کتاب خاندان نوبختی عباس اقبال ص 251). و رجوع به مقالات اشعری و ملل و نحل شهرستانی و خطط ابن حزم و رجال ابوعلی، و بزیعیه شود، ژولیده ساختن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ژولیده و ترکیبات مصدری آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ دی یَ)
چادرهاست با خطوط سرخ منسوب به تزید بن حلوان. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). رجوع به تزید بن حلوان شود
لغت نامه دهخدا
(یُ)
دهی است از بخش موسیان شهرستان دشت میشان، واقع در 43000گزی جنوب باختری موسیان، سر راه اتومبیل رو دزفول به موسیان، با 250 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
ابراهیم بن یحیی بن مبارک، مکنی به ابواسحاق و معروف به یزیدی، از ادبای اوایل قرن سوم و از تلامذۀ اصمعی بود. از آثار اوست: 1- ناء الکعبه و اخبارها. 2- ما اتفق لفظه و اختلف معناه. 3- مصادر القرآن. ابراهیم به سال 225 هجری قمری درگذشت. (از ریحانهالادب ج 4 ص 336). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
علی بن احمد بن سعید یزیدی، حافظ معروف به ابن حزم اندلسی، صاحب تصنیفات بسیار و معروف به ود و به مذهب ظاهریه تمایل داشت. (از لباب الانساب). و رجوع به ابن حزم شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
منسوب به یزید. (ناظم الاطباء). رجوع به یزید بن معاویه شود
لغت نامه دهخدا
(زَ دی یَ)
زیدیه. فرقه ای از شیعه که به زید بن علی بن الحسین (ع) ملقب به زین العابدین منسوبند و آنان سه طایفه اند: جاروریه، سلیمانیه و بتیریه. (از اقرب الموارد). اسم عمومی جمیع فرقی که بعد از حضرت امام علی بن حسین زین العابدین (ع) بجای امام محمد باقر (ع) پسر دیگر آن حضرت یعنی زید بن علی را امام می دانستند و چون زید بن علی شاگرد واصل بن عطاء معتزلی بود، زیدیه در اصول پیرو اهل اعتزال شده اند. (از خاندان نوبختی اقبال ص 256). اصحاب زید بن علی اند که بروزگار بنی امیه ظهور کرد... و بنای مذهب ایشان آن است که پس از علی و حسن و حسین سلام الله علیهم هر علوی که معصوم باشد شاید که امامت طلب کند و باید که از فرزندان علی باشد و پارسا و معصوم. و ایشان پنج فرقه اند: مغیریه، جارودیه، ذکریه، خشبیه و خلفیه. (از بیان الادیان، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
گروهی از شیعه اند که منسوب به زید بن علی بن الحسین علیهم السلام میباشند و آنان سه فرقه هستند:
اول جارودیه، اصحاب ابی الجارود که حضرت امام محمد باقر علیه السلام نام اورا سرحوب نهاده بود یعنی شیطان علیه اللعنه و الخذلان، و میفرمود که مکان او در دریاست. این فرقه به نص فرمایش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم امامت را بعداز پیمبر، مخصوص امیر مؤمنان علی بن ابیطالب و سیدی شباب اهل الجنه امام حسن و امام حسین علیهم السلام میدانند. و یاران پیمبر را چون اقتدا به امیر مؤمنان نکردند کافر میشناسند و پس از حسنین، امامت را بر طریق شوری، بین اولاد آن دو وجود مقدس واجب میشمارند، بدین طریق که هر یک از فرزندان آن دو بزرگوار داناتر و پهلوانتر بود و با شمشیر و قهر و غلبه بر دیگران خروج کرد و غلبه یافت امامت او راست. و در امام منتظراختلاف کرده اند که آیا او محمد بن عبدالله بن الحسین بن علی است که زنده است و کشته نشده، یا محمد بن القاسم بن علی بن الحسین، یا یحیی بن عمر صاحب کوفه میباشد (از احفاد امام زین العابدین علیه السلام).
فرقۀ دوم سلیمانیه، یاران سلیمان بن جریرکه گفته اند امامت باید در بین خلق بطریق شوری صورت گیرد و عقد امامت بدو مرد از خیار مسلمانان باید منعقد شود. و امامت مفضول بر فاضل صحیح و درست باشد. و ابوبکر و عمر هر دو امام بوده اند. و هرچند امت در بیعت با آن دو با وجود امیر مؤمنان خطایی را مرتکب شده اند، اما نظر به آنکه این خطا به فسق منجر نشده، خطای آنان قابل عفو و چشم پوشی است و عثمان و طلحه و زبیر و عایشه را تکفیر کرده اند.
فرقۀ سوم بتیریه، یاران بتیر ثومی میباشند. با سلیمانیه در عقیده موافقت دارند، جز آنکه درباره عثمان متوقف شده اند. این بود سه فرقۀ زیدیه و بیشتر آنان در زمان ما مقلد میباشند و در اصول عقاید به مذهب اعتزال و در فروع به مذهب حنفیه مراجعه کنند، جز در اندکی از مسائل. کذا فی شرح المواقف. (از کشاف اصطلاحات الفنون).
... پس از کشته شدن زید بن علی پسرش یحیی بن زید به امامت برخاست و به خراسان رفت و جمعی بر او بگرویدند ولی عاقبت کشته شد. زیدیه بر چند فرقه منقسم بوده اند مانند جارودیه و خشبیه... و در بعضی عقاید میان آنان اختلاف بوده است. از امامهای زیدیه دو تن قابل ذکرند یکی حسن بن زید معروف به داعی کبیر که دولت علویان طبرستان را تأسیس کرد (در حدود 250 هجری قمری) و دیگری قاسم رسّی متوفی به سال 246 هجری قمری که خود و جانشینانش اصول عقاید یگانه مذهب زیدی موجود را تدوین کردند و آن در اصول مذهب معتزلی است، بعلاوه سخت با تصوف ناسازگار می باشد... اما در عبادات زیدیان در بعضی از مسائل که مایۀ تمایز شیعه و سنی است روش شیعه را دارند مانند ’حی علی خیرالعمل’ گفتن در اذان، پنج بار تکبیر گفتن در نماز میت، نخوردن ذبیحۀ نامسلمان و غیره. زناشویی با غیرزیدی و زواج متعه را جایز نمیدانند. شرایط اصلی امام در مذهب زیدیه عبارت است از اینکه از اهل بیت پیغمبر باشد (خواه از نسل امام حسن خواه از نسل امام حسین) و لهذا امامت ارثی نیست. امام بشخصه باید قادر به جنگ یا دفاع باشد و به همین جهت کودک یا مهدی غایبی را به امامت قبول ندارند. امام باید عالم در علم دین باشد... در نتیجۀ این شرایط نزد زیدیه، کوشش شخصی عامل قطعی برای رسیدن به مقام امامت بوده است و سلسلۀ پیوسته از امامان پیدا نشده و حتی زیدیه گاه بی امام بوده اند و گاه وجود بیش از یک امام را در یک وقت پذیرفته اند... زیدیه در دو ناحیه به قدرت سیاسی رسیدند یکی در سواحل دریای خزر از زمان داعی کبیر تا حدود 520 هجری قمری که در آنجا قریب 20 امام و داعی پیداشدند که گاه میان آنان دوره های فترت حاصل می شد، و گاه همزمان با یکدیگر بودند و کارشان به کشمکش می انجامید. پس از آن زیدیۀ طبرستان و گیلان در فرقۀ نقطویه مستحیل شدند. دوم در یمن که یحیی بن حسین متوفی به سال 298 هجری قمری نوادۀ قاسم رسّی پیشوای گروهی اندک ولی بسیار مؤمن و فداکار زیدیه در مدینه با جمعی از پیروان خود بعنوان جهاد به جانب جنوب جزیره العرب براه افتادند و بر یمن مستولی شدند و حکومتی دینی درآن ناحیه تأسیس کردند. امامان زیدی یمن در داخل و خارج کشمکش ها داشتند و پس از استیلای ترکان عثمانی بریمن چند بار با ترکان جنگیدند... سلطنت جدید یمن را امام المتوکل یحیی تأسیس کرد که در سال 1904 میلادی با ترکان جنگید و در 1918 صنعا را بطور قطعی بدست آورد. (از دایره المعارف فارسی). رجوع به خاندان نوبختی اقبال و عیون الاخبار ج 2 ص 145 و ضحی الاسلام و غزالی نامه و البیان و التبیین ج 3 ص 53 و الوزراء و الکتاب و زیدیون و زید بن علی شود
لغت نامه دهخدا
(زَ دی یَ)
دهی است به بغداد. (منتهی الارب) (آنندراج). قریه ای از سواد بغداد از اعمال بادوریا. ابوبکر محمد بن یحیی بن محمد الشوکی بدان منسوب است. (از معجم البلدان) ، آبی است مر بنی نمر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(مَزْ یَ دی یَ)
نام سلسله ای از امرای عرب که بر قسمتی از عراق و نعمانیه حکومت داشتند و مشهورترین و آخرین آنان امیر سیف الدوله صدقه بن منصور بن دبیس بن علی بن مزید است که به ملک العرب شهرت داشت و در سال 501 هجری قمری در جنگی که با سلطان غیاث الدین محمد بن ملکشاه بن الب ارسلان پادشاه سلجوقی نمود کشته شد و ولایاتش ضمیمۀ قلمرو حکومت پادشاه سلجوقی گشت و ابن الخازن قصیدۀ مرثیه ای در مرگ اوگفته است. (از اخبارالدوله السلجوقیه ص 80 و 81)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لیزیده
تصویر لیزیده
سریده، خیزیده، لغزیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعیدیه
تصویر سعیدیه
چادر یمنی، نام روستایی در مسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلیدیه
تصویر جلیدیه
عدسی چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رشیدیه
تصویر رشیدیه
رشته گونه ای از خوراک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیزیده
تصویر بیزیده
چیزی که از غربال رد شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
فرقه ای از شیعه که به زید ابن علی بن الحسین (ع) ملقب به زین العابدین منسوبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیزیده
تصویر بیزیده
((دِ))
الک شده، غربال شده، بیخته
فرهنگ فارسی معین