جدول جو
جدول جو

معنی یزناک - جستجوی لغت در جدول جو

یزناک(یَ)
که پر از گیاه یز است. که یز فراوان در آن روید: وادی مغرز، رودبار یزناک. (منتهی الارب). رجوع به یز شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرهیزناک
تصویر پرهیزناک
پرهیزکار، پرهیز کننده، برای مثال به که نجوید دل پرهیزناک / روشنی آب در این تیره خاک (نظامی۱ - ۶۹)
فرهنگ فارسی عمید
نرم وشکننده، خرده، ریزه، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شره ، حریص، آزمند
لغت نامه دهخدا
تصویری از آزناک
تصویر آزناک
شره، حریص، آزمند آزمند حریص طماع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرهیزناک
تصویر پرهیزناک
پارسا پرهیزکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزناک
تصویر آزناک
آزند، حریص
فرهنگ فارسی معین