جدول جو
جدول جو

معنی یرمع - جستجوی لغت در جدول جو

یرمع
فرفره، نوعی اسباب بازی کاغذی سبک و پره دار که بر اثر جریان باد دور خود می چرخد، پرپره، مازالاق، بادفر، بادفره، فرفروک
سنگ ریزۀ سفید درخشان
تصویری از یرمع
تصویر یرمع
فرهنگ فارسی عمید
یرمع
باد فر فرفره: از بازیچه ها
تصویری از یرمع
تصویر یرمع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یرمق
تصویر یرمق
درم و دینار، زر و سیم، برای مثال تا حکیم زمانه احمق شد / دل او عشق باز یرمق شد (سنائی۱ - ۶۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یراع
تصویر یراع
نوعی مگس، مگس شب تاب، نی و قلم، در موسیقی کنایه از نی لبک، جبان، ترسو، بددل، احمق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یرمق
تصویر یرمق
برابر با درم و دینار اگر پارسی باشد یرمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یراع
تصویر یراع
نی نای، کلک (قلم)، بزدل، گول، کرم شب تاب شب افروز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یرع
تصویر یرع
بز کوهی آفریکایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به طور غیرمعمولی
تصویر به طور غیرمعمولی
Uncharacteristically, Uncommonly, Unconventionally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور غیرمعقول
تصویر به طور غیرمعقول
Unadvisedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غیرمعمولی
تصویر غیرمعمولی
Eccentrically, Unusual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غیرمعمول
تصویر غیرمعمول
Untypically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
de maneira excêntrica, incomum
دیکشنری فارسی به پرتغالی
необычно , нестандартно
دیکشنری فارسی به روسی
эксцентрично , необычный
دیکشنری فارسی به روسی
untypisch, ungewöhnlich, unkonventionell
دیکشنری فارسی به آلمانی
нехарактерно , незвично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ексцентрично , незвичайний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
不典型地 , 不寻常地 , 非传统地
دیکشنری فارسی به چینی
de forma não característica, de forma incomum, de forma não convencional
دیکشنری فارسی به پرتغالی