مانند حکیم. چون حکیمان. درخور، ازدر، سزای ، لایق حکیم: حکیمانه شراب آشامیدن، به اندازه ای که زیان تن و نقصان عقل را سبب نگردد آشامیدن، از روی حکمت: سخنان حکیمانه. (فرهنگ فارسی معین)
مانند حکیم. چون حکیمان. درخورِ، ازدرِ، سزای ِ، لایق ِ حکیم: حکیمانه شراب آشامیدن، به اندازه ای که زیان تن و نقصان عقل را سبب نگردد آشامیدن، از روی حکمت: سخنان حکیمانه. (فرهنگ فارسی معین)
دهی است از بخش جغتای شهرستان سبزوار که دارای 533 تن سکنه است. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصول عمده آنجا غله، پنبه، زیره و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از بخش جغتای شهرستان سبزوار که دارای 533 تن سکنه است. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصول عمده آنجا غله، پنبه، زیره و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)