جدول جو
جدول جو

معنی یاکوتی - جستجوی لغت در جدول جو

یاکوتی
(حُ سَ)
جمهوری آزاد دارای استقلال داخلی از جمهوریهای شوروی سابق به مشرق سیبری به مساحت چهار میلیون گز مربع دارای سیصد هزار تن سکنه. کرسی آن یاکوتسک است. کشوری کم جمعیت است و آب و هوای آن نامساعد و سخت سرد میباشد. تجارت آن پوست حیوانات است و دارای رگه های معدنی زرخیز لنا است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاکوبی
تصویر پاکوبی
رقص، پاکوفتن به زمین، پای بازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاقوتی
تصویر یاقوتی
به رنگ یاقوت، سرخ، از جنس یاقوت، در علم زیست شناسی نوعی انگور سرخ رنگ با حبه های ریز و گرد
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های کوچک معطر که به عنوان چاشنی و دارو به کار می رود، کتکتو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاهوتی
تصویر لاهوتی
عالم به علم لاهوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هاروتی
تصویر هاروتی
ساحر، ساحری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاکوتی
تصویر سیاکوتی
درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله
فرهنگ فارسی عمید
(کُ)
نام نهری به ممالک متحدۀ امریکا و آن از ناحیۀ داکوتای شمالی سرچشمه گیرد و پس از طی ششصدهزار گز و گذشتن از قصبۀ یانگتون به میسوری ریزد. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(تی ی)
منسوب به حانوت. کلبه دار. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
محمد بن عمر حانوتی، ملقب به شمس الدین، فقیهی از حنفیان اهل قاهره (928-1010 هجری قمری)، او راست: اجابهالسائلین در فقه، فتاوی حانوتی، (الاعلام زرکلی ص 941 از فهرست کتاب خانه خدیوی)
لغت نامه دهخدا
نوعی چای: چای باروتی
لغت نامه دهخدا
مارکوتی، از قرای پشتکوه است به آمل، (ترجمه سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو چ 1336 بنگاه تألیف و ترجمه ص 152)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
منسوب به برکوت که قریه ای است از شرقید در سرزمین مصر. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
باکوی، منسوب است به باکو که یکی از بلاددربند خزران است نزدیک شروان، (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
نام دسته ای از اقوام وحشی اصلی آمریکای شمالی. اینان ’سیو’ نیز نامیده میشوند. رجوع به سیو شود. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
آویشن، گیاهی است که آن را به عربی سعتر خوانند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، هدایت گوید: ’کاکوتی بر وزن یاقوتی’ در برهان و جهانگیری بمعنی آویشن آورده اند ... و ندانسته اند که این لغت غلط است کاکوتی اصلش ’ککلیک اوتی’ است یعنی علف و سبزه کبک و آن نیز ترکی است که ’ککلیک’ کبک را گویند و ’اوت’ علف را، کاکوتی مصحف ’ککلیک اوتی’ ترکی است بمعنی ’کبک گیاه’ و بگمان من کاکوتی همان ژاژ است، (یادداشت مرحوم دهخدا از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
منسوب به یاقوت، به رنگ یاقوت، ساخته شده از یاقوت،
- انگور یاقوتی، انگور که دانۀ آن ریز و قرمز و گاه کمی مایل به سیاه است و چون نیک برسد رنگ آن سیاه تیره شود، در قزوین آن را سرخک گویند، (یادداشت مؤلف)،
، انگور سپید، (دهار)، نسبت به بیع یاقوتی است که نوعی از جواهر میباشد، (از انساب سمعانی ص 597)، فروشندۀ یاقوت، چیزی که برای دفع جنون و قوت دماغ از یاقوت و مروارید ترکیب دهند، (میزان الادویه ص 382)، و رجوع به مفرح یاقوت در ترکیبات یاقوت شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میان جام بخش تربت جام شهرستان مشهد در شش هزارگزی شمال خاوری تربت جام قرار دارد و 168 تن سکنه دارد، آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
امیر یاقوتی پسر داود چغری بیک و برادرزادۀ سلطان طغرل سلجوقی بود، رجوع به تاریخ سیستان صص 374- 376 و راحه الصدور ص 77 و تاریخ گزیده ص 450 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تابوتی
تصویر تابوتی
منسوب به تابوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکوته
تصویر ساکوته
بسیار خاموش زن، مرگ ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاکوتی
تصویر کاکوتی
از ککلیک اوتی ترکی پورچینک اشترپای
فرهنگ لغت هوشیار
نادرست نویسی یاغوتی یا کندی برنگ یاقوت. یا انگور یاقوتی. نوعی انگور که دانه آن ریزو قرمز مایل به سیاه است و چون بنمک برسد رنگ آن سیاه تیره شود، یاقوت ساخته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکوبی
تصویر پاکوبی
کنایه از رقص است
فرهنگ لغت هوشیار
مانند هاروت بودن ساحری جادوگری (بهاروتی اززهره دل برده بود چوهاروت صد پیش اومرده بود) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
خاکی این جهانی منسوب به ناسوت زمینی ارضی این جهانی. ناسودمند. نامفیدمضرزیان بخش، بی فایده بیحاصل بیهوده مقابل سودمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکوتی
تصویر ملکوتی
ملکوتی در فارسی خدایی آسمانی منسوب به ملکوت آسمانی: (قیافه ای ملکوتی دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی حلوا که آنرا با نشاسته وشکر تهیه کنند ماقوتی: مکمل چو پوشید رخت نبرد ز ماقوت سرخ و ز لیبی زرد. (بسحاق اطعمه فر نظا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهوتی
تصویر لاهوتی
مینوگان منسوب به لاهوت مقابل ناسوتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باروتی
تصویر باروتی
ترکی پارسی گندکی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش بصورت درختچه میباشند و برخی هم علفی هستند. گیاهی است یکساله و دارای برگها یش کوچک و ارغوانی میباشند. این گیاه در اکثر نقاط بحر الرومی و آسیا خصوصا ترکستان و شمال خراسان بفراوانی میروید و چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده میکنند. کاکوتی مقوی معده است مشنه پور چینک کاکتو کاکو تو تخم ملین اشتر پا اشتر پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهوتی
تصویر لاهوتی
منسوب به لاهوت، مقابل ناسوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاکویی
تصویر کاکویی
نوعی پارچه نفیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یاقوتی
تصویر یاقوتی
((تِ))
نوعی از انگور که دانه های آن ریز و سرخ رنگ است، به رنگ یاقوت
فرهنگ فارسی معین
گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است. چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است
فرهنگ فارسی معین