جدول جو
جدول جو

معنی یاهو - جستجوی لغت در جدول جو

یاهو
ای خدا، در تصوف درویشان در هنگام خداحافظی می گویند، نوعی کبوتر که بانگ یاهو برمی آورد
یاهو زدن: بانگ کردن کبوتر یاهو، برای مثال کبوتر چو یاهو زد از روی ذوق / شد از روی او بوستان گرم شوق (ملاطغرا - لغتنامه - یاهو)
تصویری از یاهو
تصویر یاهو
فرهنگ فارسی عمید
یاهو
ای او، خدا (اغلب درویشان تلفظ می کنند)
تصویری از یاهو
تصویر یاهو
فرهنگ لغت هوشیار
یاهو
نوعی کبوتر که آوازش مانند تلفظ «یاهو» است
تصویری از یاهو
تصویر یاهو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیاهو
تصویر پیاهو
آهویی، خانه شش پهلو و گچ بری و مقرنس کاری آهو پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیاهو
تصویر پیاهو
نوعی گچ بری و مقرنس کاری، آهوپا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیاهو
تصویر هیاهو
داد و فریاد، غوغا، جار و جنجال، داد و بیداد، داد و قال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیاهو
تصویر هیاهو
هنگامه، غوغا، قال مقال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیاهو
تصویر هیاهو
((هَ))
جار و جنجال، داد و فریاد
فرهنگ فارسی معین
ความโกรธ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شاهو
تصویر شاهو
(پسرانه)
آنکه چون شاه بزرگ و شکوهمند است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهو
تصویر ماهو
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام مرزبان مرو در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی، نام حاکم سیستان در زمان یزگرد پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
بازو، چوبدستی کلفت که شبانان و شتر بانان بر دست گیرند چوبدست ضخیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاهو
تصویر زاهو
زنی که تازه زاییده زاج زاچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاهو
تصویر تاهو
نوعی از شراب
فرهنگ لغت هوشیار