هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار بدهند، ورق کاغذ یا دفترچه ای که مطلبی را در آن بنویسند که فراموش نشود، نقد یا شرحی کوتاه بر حاشیۀ مطلبی یادداشت برداشتن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن، یادداشت کردن یادداشت کردن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن یادداشت نمودن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن، یادداشت کردن
هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار بدهند، ورق کاغذ یا دفترچه ای که مطلبی را در آن بنویسند که فراموش نشود، نقد یا شرحی کوتاه بر حاشیۀ مطلبی یادداشت برداشتن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن، یادداشت کردن یادداشت کردن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن یادداشت نمودن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن، یادداشت کردن
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد جزء شهر کنار خیابان کوه سنگی. جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 430 تن شیعه اند و به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن بنشن و شغل مردم زراعت، مالداری و قالیچه بافی است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد جزء شهر کنار خیابان کوه سنگی. جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 430 تن شیعه اند و به فارسی سخن میگویند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن بنشن و شغل مردم زراعت، مالداری و قالیچه بافی است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 72000گزی شمال ضیأآباد. معتدل و دارای 78 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه سار، محصول آنجا غلات و لوبیا و نخود، شغل اهالی زراعت و قالی بافی و راه آن مالروست و سکنه از طایفۀ غیاثوند هستند. زمستان بحدود توت چال رودبار الموت میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 72000گزی شمال ضیأآباد. معتدل و دارای 78 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه سار، محصول آنجا غلات و لوبیا و نخود، شغل اهالی زراعت و قالی بافی و راه آن مالروست و سکنه از طایفۀ غیاثوند هستند. زمستان بحدود توت چال رودبار الموت میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
نام ناحیه ای بوده است در نزدیکی ابرقو. خواندمیر می گوید: شاه شجاع چون بمرحلۀ خانگشت رسید پهلوان خرم که حاکم ابرقو بود اسباب خدمت مرتب ساخته به استقبال موکب همایون شتافت و شاه بنظر عاطفت در وی نگریسته آن زمستان در ابرقو بفراغت و عشرت بگذرانید بعد از انقضاء دوسه ماه اسفندارمذ عازم کرمان گردید. (حبیب السیر تألیف غیاث الدین خواندمیر ج 3 چ کتاب خانه خیام ص 299)
نام ناحیه ای بوده است در نزدیکی ابرقو. خواندمیر می گوید: شاه شجاع چون بمرحلۀ خانگشت رسید پهلوان خرم که حاکم ابرقو بود اسباب خدمت مرتب ساخته به استقبال موکب همایون شتافت و شاه بنظر عاطفت در وی نگریسته آن زمستان در ابرقو بفراغت و عشرت بگذرانید بعد از انقضاء دوسه ماه اسفندارمذ عازم کرمان گردید. (حبیب السیر تألیف غیاث الدین خواندمیر ج 3 چ کتاب خانه خیام ص 299)
نام محلی کنار راه شاهرود و نیشابور میان زیدر و الهاک در 518هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف). محلی در جنوب غربی شاهرود در خراسان و در نیم فرسخی آن در تنگۀ شورداد معادن مس متعدد می باشد و چنین معلوم می شود که سابقاً کوره هایی برای ذوب مس بوده است. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
نام محلی کنار راه شاهرود و نیشابور میان زیدر و الهاک در 518هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف). محلی در جنوب غربی شاهرود در خراسان و در نیم فرسخی آن در تنگۀ شورداد معادن مس متعدد می باشد و چنین معلوم می شود که سابقاً کوره هایی برای ذوب مس بوده است. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
دسته کاغذ که اوراق آن از ته بیکدیگر چسبیده بود و مطالبی را در آن نویسند تا فراموش نشود، آنچه از وقایع و حوادث روزانه یا نکات بر ورقه ای یا دفتری نویسند که هنگام لزوم بدان رجوع کنند
دسته کاغذ که اوراق آن از ته بیکدیگر چسبیده بود و مطالبی را در آن نویسند تا فراموش نشود، آنچه از وقایع و حوادث روزانه یا نکات بر ورقه ای یا دفتری نویسند که هنگام لزوم بدان رجوع کنند