جدول جو
جدول جو

معنی یادداشت

یادداشت
آن چه در یاد می ماند، هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار می دهند، دفترچه یا کاغذی که مطلبی را در آن می نویسند تا فراموش نشود، نامه کوتاه
تصویری از یادداشت
تصویر یادداشت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با یادداشت

یادداشت

یادداشت
هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار بدهند، ورق کاغذ یا دفترچه ای که مطلبی را در آن بنویسند که فراموش نشود، نقد یا شرحی کوتاه بر حاشیۀ مطلبی
یادداشت برداشتن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن، یادداشت کردن
یادداشت کردن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن
یادداشت نمودن: موضوعی را در کاغذی یا در دفترچۀ خود برای یادآوری نوشتن، یادداشت کردن
یادداشت
فرهنگ فارسی عمید

یادداشت

یادداشت
دسته کاغذ که اوراق آن از ته بیکدیگر چسبیده بود و مطالبی را در آن نویسند تا فراموش نشود، آنچه از وقایع و حوادث روزانه یا نکات بر ورقه ای یا دفتری نویسند که هنگام لزوم بدان رجوع کنند
فرهنگ لغت هوشیار