جدول جو
جدول جو

معنی یالغوز - جستجوی لغت در جدول جو

یالغوز
مرد تنها و مجرد، بی بند و بار
تصویری از یالغوز
تصویر یالغوز
فرهنگ فارسی عمید
یالغوز
یالقوز، رجوع به یالقوز شود
لغت نامه دهخدا
یالغوز
ترکی بی یال بی زن، بی بند و بار، یکه تنها آدم تنهاومجرد وبی زن وبچه: یکه و یالقوز و بی هیچ احساس مسئولیت عمر سی و پنجساله اش راطی کرده بود، بی قید بی بندوبار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یولدوز
تصویر یولدوز
(دخترانه)
مثل ستاره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یلدوز
تصویر یلدوز
(دخترانه)
ستاره، اولدوز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از الغاز
تصویر الغاز
سخن سربسته گفتن، در ادبیات در فن بدیع چیستان گفتن، اشاره به سوی موصوف مجهولی با بیان صفات او یا با قلب، تصحیف و تبدیل کلمات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الغاز
تصویر الغاز
لغز ها، چیستان ها، کردک ها، جمع واژۀ لغز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارغو
تصویر یارغو
مؤاخذه، بازخواست، محاکمه، منازعه، دعوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مالتوز
تصویر مالتوز
دی ساکاریدی که از هیدرولیز نشاسته در جریان هضم تولید می شود، قند مالت
فرهنگ فارسی عمید
(اُ زَ)
چیستان. (منتهی الارب). بمعنی لغز. (اقرب الموارد). لغز. لغز. لغز. لغیزاء. لغّیزاء. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
ییلدیز، یولدوز، از اولدوز (به معنی ستاره)، قصری از سلاطین عثمانی، (یادداشت مؤلف)، و رجوع به یولدوز شود
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دهستانهای بخش نور شهرستان آمل است که از 4 آبادی تشکیل شده و مرکز آن دهی به همین نام است، این دهستان در حدود 1500 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)، و رجوع به فقرۀ قبل شود
دهی است از بخش نور شهرستان آمل با 700 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام رودخانه ای در مازندران که مشروب میکند بلوک نور را، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
مرکب از یاز مخفف یازنده + ’ی’ علامت حاصل مصدر، امامستقلاً به کار نرود بلکه غالباً بصورت ترکیب استعمال می شود چنانکه در دست یازی و شمشیریازی و جز آنها،
- دست یازی، دست درازی، درازدستی کردن:
جهان را چنین دست یازی بسی است
ز هر رنگ نیرنگ سازی بسی است،
فردوسی،
دلم غارتیدی ز بس ترکتازی
ز پایم فکندی ز بس دستیازی،
خاقانی،
به تاج کیان دستیازی کنی،
نظامی،
- شمشیریازی، شمشیرکشی:
گر او قصد شمشیریازی کند
زبانم به شمشیربازی کند،
نظامی،
اوبهی کلمه یازی را به معنی قلاج آورده و در بعض لغت نامه های خطی ذیل یازی صورتهای فلاح و فلاج نیز آمده و بهمین سبب شعوری هم یازی را به معنی برزگر آورده ولی در کتب لغت دیگری که در دسترس ما بود دلیلی به دست نیامد که یازی به معنی قلاج است یا فلاح (برزگر)، فقط در کشف اللغات قلاج را به معنی جهیدن و یا جست برجست رفتن آورده که ظاهراً با معانی یازیدن که یکی از آنها جنبش و حرکت است اندک تناسبی دارد
لغت نامه دهخدا
یاربور، فودنج، رجوع به فودنج شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی است از دهستان زیرکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. سکنۀ آن 175 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
آبنوس. (از دزی ج 2 ص 848)
لغت نامه دهخدا
(خوَیْ / خَیْ / خِیْ / خُیْ زَ دَ / دِ)
دوزندۀ دال، و دال نقشها بود که بر جامه دوزند، دوزندۀ نقش ها بشکل دال، قلاب دوز، (دیوان نظام قاری ص 199)، آنکه نقش بر جامه دوزد: گوشی از دو گل که دالدوزان در شرب مقفل اندازند، (نظام قاری، دیوان البسه ص 134)
لغت نامه دهخدا
روزنامه نگار، صاحب برید، (حاشیۀ تاریخ یمینی چ طهران در 1272) : به صحابت برید گویند که در قدیم منصب بزرگی بوده، (حاشیۀ یمینی ص 356)، ظاهراً از بایی و باییر فرانسوی بمعنی حکومت کردن گرفته شده است
لغت نامه دهخدا
(یَ)
در ترکی به معنی تنها و مجرد است. یالغوز. یلغز، در تداول مردم مشهد، آدم بیکاره و مهمل. (یادداشت پروین گنابادی)
لغت نامه دهخدا
شخص تنها و مجرد و بی زن و بچه،
- یکه و یالقوز، تنها و منزوی،
، آنکه تنهایی دوست دارد، آنکه از مردم گریزد، مردم گریز، (یادداشت مؤلف)، بی قید، بی بند و بار
لغت نامه دهخدا
قرض، (آنندراج) (از فرهنگ وصاف)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
یالقوزک. رجوع به یالقوزک شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یلدوز
تصویر یلدوز
بنگرید به یولدوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دالبوز
تصویر دالبوز
پرستو، نوعی از وطواط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارغو
تصویر یارغو
بنگرید به یرغو ترکی باژ، کیفر دادن، بازرسی
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی گیا پینه ماده ایست که فرمول شیمیایی آن شبیه و نزدیک به سلولز است و همراه سلولز در لوله های غربالی گیاهان عالی یافت میشود و در زمستان تولید دردی مینماید که منافذ داخلی لوله ها را مسدود میکند. این ماده در غشا های سلولزی حول سلولهای گیاهی که محتوی کربنات دو کلسیم باشند نیز وجود دارد و در غشا یاخته های ما در دانه های گرده نیز یافت میشود. کالوز برخی مواد رنگی از قبیل بلودو کوتن را جذب میکند و آبی رنگ میشود. از هیدرو لیزکالوز گلوکز حاصل میکنند. برای مشاهده کالوز در یاخته های گیاهی باید چند برش از اندامی را که حاوی کالوز است در محلول هیپو کلریت دو سود داخل کنیم سپس آن برش ها را با آبی که محتوی اسید استیک باشد شستشو دهیم و پس از آن برشها را با میکرسکوپ مشاهده کنیم کالز کلوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلغوز
تصویر چلغوز
فضله پرندگان، نوعی دانه روغنی
فرهنگ لغت هوشیار
چیستان گویی سربسته گویی جمع لغز چیستانها. الف هزار (1000)، جمع آلاف الوف، هزاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امغوز
تصویر امغوز
گله بز، گله آهو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یالقوز
تصویر یالقوز
شخص تنها و مجرد و بی زن و بچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یالقوز
تصویر یالقوز
شخص مجرد، بی زن و فرزند، بی قید و بند، کسی که مشکل و دردسر ندارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دالبوز
تصویر دالبوز
((زِ))
پرستو، دالبزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چلغوز
تصویر چلغوز
((چَ))
فضله مرغ خانگی، کبوتر و مانند آن ها، برای توهین و تحقیر به افراد گفته می شود
فرهنگ فارسی معین
نام روستایی در نور، از توابع نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی جنب شهر کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی