جدول جو
جدول جو

معنی یافت - جستجوی لغت در جدول جو

یافت
یافتن، پیدا کردن، دریافتن، حس کردن
یافت شدن: پیدا شدن
تصویری از یافت
تصویر یافت
فرهنگ فارسی عمید
یافت
(قُ کَ دَ)
یافتن، (از ناظم الاطباء)، پیداشدگی، حصول و انکشاف، (ناظم الاطباء)، پیدا کردن، تحصیل کردن، به دست آوردن، دریافت، درک: سبب یافتن طلب بود و سبب طلبیدن یافت، (کشف المحجوب)،
همه خربندگان خر شده گم
یافت خر خواهند و من گم خر،
سوزنی،
و شکر یافت لذت علم به مقدار امکان و استطاعت میگزاردند، (تاریخ بیهق)،
آرزو چون نشاند شاخ طمع
طلبش بیخ و یافت برگ و بر است،
خاقانی،
طمع آسان ولی طلب صعب است
صعبی یافت از طلب بتراست،
خاقانی،
عزم جفت طلب است و طلب آبستن یافت
یافت را در طلب امکان به خراسان یابم،
خاقانی،
تا از طلب به یافت رسی سالهاست راه
بس کن حدیث یافت طلب را بجان طلب،
خاقانی،
و بعد از نیل مطلوب و یافت مقصود، (تاج المأثر)،
- بازیافت، دوباره به دست آوردن، حصول،
- دریافت، وصول، تحصیل، به دست آوردن،
، مخفف یافته (صفت مفعولی از یافتن) : گفت ای رابعه این به چه یافتی گفت به آنکه همه یافت ها گم کردم در او، (تذکرهالاولیاء عطار)،
- نایافت، یافت نشدنی، نایاب و میسر ناگشته، (ناظم الاطباء)، نایاب: چون آوازۀ یاغی نبود و تغار نایافت شهزاده انبارچی و لشکرهای عراق و آذربایجان را اجازت انصراف فرمود، (تاریخ غازانی ص 36)، چون آبادانی و الوس و ولایت دور بود و شراب نایافت فرمان نفاذ یافت که امرا به آب یارشمیشی کنند، (تاریخ غازانی ص 53)، و رجوع به نایافت شود،
- نایافت، نایابی:
کسی کو بمیرد ز نایافت نان
ز برنا و از پیرمرد و زنان،
فردوسی،
و بسبب نایافت غذا عظیم در زحمت بودند، (تاریخ غازانی ص 34)،
- یافت شدن، حاصل و میسر شدن، (آنندراج)، به دست آمدن: خرواری گندم که در سال گذشته سی دینار یافت نمی شد به شش دینار در وجه خزانه بر مردم طرح می کردند، (تاریخ وصاف از آنندراج)،
، دانستن، شناختن، ادراک
لغت نامه دهخدا
یافت
نام یکی از دهستانهای بخش هوراند شهرستان اهر است که از 39 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 4872 تن و مرکز آن ده گنجوبه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)، حمداﷲ مستوفی، (در ذکر آذربایجان) آرد: یافت ولایتی است و قرب بیست پاره دیه است در میان بیشه و هوایش به گرمی مایل است حاصلش غله و اندکی میوه حقوق دیوانیش مبلغ چهار هزار دینار مقرر است، (نزهه القلوب مقالۀ سوم ص 84)
لغت نامه دهخدا
یافت
پیدا کردن، بدست آوردن تحصیل کردن، دانستن شناختن
تصویری از یافت
تصویر یافت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یافتن
تصویر یافتن
پیدا کردن، به دست آوردن
حاصل کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یافته
تصویر یافته
دستاورد مثلاً یافته های پزشکی، قبض رسید، پیداشده، به دست آمده
فرهنگ فارسی عمید
(فِ)
کوهی است در غرب ایران نزدیک خرم آباد میان قلیان کوه و اشتران کوه. (جغرافیای غرب ایران ص 29)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یافته
تصویر یافته
حاصل شده و میسر، پیدا شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
پیدا کردن، بدست آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یافته
تصویر یافته
((تِ))
پیدا کرده، شناخته، به دست آورده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
((تَ))
پیدا کردن، حاصل کردن، به دست آوردن، شناختن، دیدن، حس کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یافته
تصویر یافته
مکشوف، کشف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
کشف کردن، منال، کشف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
يجد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
Find, Locate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
trouver, localiser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
找到 , 定位
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
見つける
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
تلاش کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
למצוא , לאתר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
menemukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
หาพบ , ค้นหา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
찾다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
kupata
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
finden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
খুঁজে পাওয়া , খুঁজে পাওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
ढूंढना , ढूंढ़ना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
trovare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
vinden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
находить , найти
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
znaleźć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
encontrar, localizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
encontrar, localizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یافتن
تصویر یافتن
знаходити , знайти
دیکشنری فارسی به اوکراینی